دیگه هیچچیز حس قبل رو نمیده. همش میگردم دنبال چیزی که بتونه منو به اونموقعا وصل کنه. یچیزی که دوباره بتونم همون عطر رو حس کنم، همون احساسات رو داشته باشم، همون قدیمیا. بتونم توی خودم مچاله شم، پتو رو دور خودم بپیچم، دنیا رو به یه ورم بگیرم و اهنگایی که دوست دارمو گوش کنم. ولی دیگه هیچ اهنگی قشنگ نیست. هیچ فیلمی هیجان انگیز نیست. هیچ آدمی کامل بنظر نمیرسه و گمونم یه نفر اینجا فهمیده که جهان چقدر خالیه. آدمای تکراری با رنگای متفاوت که در نهایت همشون سیاهن. همهی پرتوهای رنگی رو جذب کردن و فقط یاد گرفتن چه زمانی کدوم رو منعکس کنن. زندگی زیادی بیمعنیه و برای من فقط یه لوپ تکراری. بیهودگی مفرط. اینجا فقط مُردگی جریان داره و حس سکوت، خفقان و قفس میده. شایدم یکم حالت تهوع قاطیش باشه.
مثل اینکه تنها کسی نیستم که دچار بحران نوجوانی شده🫂✨
کلی بغل🫂
ولی نمیدونم هنوز نوجوون حساب میشم یا نه. من ۱۸ سالمهxD
سلام و درود؛
همین گشتنه خودش کلی امیدواریه...
امیدوارم پیام قبلی در متن تقلای خسته رو خونده باشید...
جهان خالیه ولی اونی که میفهمه خالیه باید بهش رنگ بده و کاملش کنه...
تک تک افراد باید به خودشون رنگ بدن...
خودشونو دوست داشته باشن. فقط به خاطر اینکه ارزش خودشون رو برای خودشون حفظ کنند؛ اونوقته که برای هم با ارزش می شوند
این هایی که میگم شعار نیست خودم دچار حسی که بودید بودم...
همین گشتنه خودش کلی امیدواریه...
امیدوارم پیام قبلی در متن تقلای خسته رو خونده باشید...
جهان خالیه ولی اونی که میفهمه خالیه باید بهش رنگ بده و کاملش کنه...
تک تک افراد باید به خودشون رنگ بدن...
خودشونو دوست داشته باشن. فقط به خاطر اینکه ارزش خودشون رو برای خودشون حفظ کنند؛ اونوقته که برای هم با ارزش می شوند
این هایی که میگم شعار نیست خودم دچار حسی که بودید بودم...
سلام.
بله خوندم.
ممنونم از نظرتون.
نه پس حساب نیستی😔🤌🏻(من ۲۴م تیر به ۱۶ سالگی دخول میکنم)
ای بابا :)
من پیر شدم دیگه ولی احساسات قرار نیست از بین برن. فکر کنم با بیشتر شدن سن حتی بیشتر یقهمون رو میگیرن.
پیشاپیش تولدت مبارکک♡