۶ مطلب در جولای ۲۰۲۵ ثبت شده است.

سخت تشنه‌ام

تشنه‌ی یک بوسه

بوسه‌ای از جانب مرگ

بدون درد

ولیکن

تنها یک چیز نصیبم می‌شود

آهی حبس‌شده در سینه‌ی سرد

چنگی فشرده بر بغضی تنگ

فریادِ سر داده بر گوشی کَر

آه، خسته‌ام

از جست‌و‌جوی صحو در دنیایی مست

خسته‌ از تقلا برای دمی سهل

خفته بر تختِ آشفته‌ی خشم

پیچیده در لحافی سفید

سیرآب از زهر

در انتظار جرعه‌ای سرخ

از سوی مرگ

 

خسته‌ام از به دوش کشیدن بار تاریخ بشریت

در این تنگنا 

کرگدن‌ها هم با تشنه‌لبی

حاشیه‌ی رود پرموج

لمیده بر چمن‌های سبز

دم‌ها را با خساست تازه می‌کنند

_

اگر عرزشی، متعصب و هموفوبیک هستید، مطلقا وبلاگ من رو ترک کنید!

صدای گریه گوش‌هایم را کر کرده‌ است

دلم سیگاری می‌خواهد 

تا بر لب‌ نهم و دود کنم

خاطراتی که هوشیاری‌ام را می‌بلعند 

همان بی‌پدرانی که با دهانی پر به من زل میزنند 

با خونین چنگال‌هایشان

جمجمه‌ام را میشکنند 

و محتویاتش را می‌درند